اين رژيم را بويژه زنان به زير خواهند كشيد

 

فاطمه كلوانى

               وضعيت زنان و موقعيت آنها در ايران بقدرى غير انسانى و شرم آور براى انسان امروز استكه واقعا پرداختن به همه ابعاد آن كارى بس سنگين و عظيم است. در كلى ترين سطح زن در جمهورى اسلامى انسان نيست، كالا و جنسى استكه بايد منفعتى براى صاحبش روزمره و هر لحظه ايجاد كند. زن در جمهورى اسلامى كسى است تهى از احساس، عاطفه و شخصيت كه بايد ارضا كننده صاحب خود يعنى شوهر در همه ابعاد آن باشد.

 

مى گويند كه زن در جمهورى اسلامى قانونا نصف مرد حق دارد. اما به نظر من موقعيت زن بسيار فرو دست تر از اين است. از ديدگاه اسلام زن بودن جرم و گناه است. بى حقوقى زن از همان كودكى وقتى كه به سن پنج و شش سال ميرسد عملا شروع ميشود و مرزهايى را از همان كودكى براى دختران خردسال تعيين مى كنند.  اولا دختر بچه نه ساله را اسلام يك زن كامل ميداند و همان وظايفى را كه از يك زن بالغ انتظار دارد بر سر اين كودك نه ساله ميآورند. كم نيستند كودكان خردسالى كه به عقد و ازدواج مردانى در آمدند كه دهها سال از آنها مسن ترند، اين رابطه ها و "ازدواجها" نه تنها جرم و تعرض به كودك نيست بلكه الگويى استكه از پيغمبرشان محمد به آنها به ارث رسيده است.

 

از همان كودكى بر سر دختران خردسال حجاب مى كنند و يك تبعض آشكار را چه در خانواده و چه در جامعه به آنها تحميل مى كنند.

حق طلاق و جدا شدن قانونا در اختيار مرد است در طى سالهاى عمر جمهورى اسلامى هزاران زن براى خلاصى و رها شدن از دست شوهرانشان به شيوه هاى گوناگون دست به خودكشى زده اند و صدها هزار نفر ديگر به دلايل اجتماعى_ فرهنگى و يا به خاطر از دست ندادن بچه هايشان زندگى وحشتناكى را تحمل مى كنند. چرا كه زن حق طلاق ندارد و در مواردى كه موفق به طلاق بشود سرپرستى كودكان را از دست ميدهد و به سختى ميتواند كودكش را ببيند. ستمى كه جمهورى اسلامى بر زنان روا داشته است در تاريخ بى مانند است.

 

زن وظيفه اش تنها و تنها بچه دار شدن، پرورش كودكان، خانه دارى، مهيا كردن آسايش و آرامش براى مرد است و در خانواده اى كه روز و شب در آن مشغول كار و زحمت است هيچ سهمى از خوشى و آرامشى كه خود فراهم كرده است را نه تنها ندارد بلكه هميشه با تحقير با او رفتار ميشود.

مرد قانونا حق دارد چند همسر همزمان اختيار كند اما اگر زنى خواهان جدايى باشد، مرد بى اعتنا به زندگى اش ادامه ميدهد و زن هم نمى تواند كارى كند. اين شرايط و اين وضعيت واقعا يك برده گى آشكارا يك توهين بزرگ به انسان است.

 

در كجاى دنيا سراغ داريد كه زن اين موقعيت را در جامعه و در قانون داشته باشد. هر چند  كه جامعه ايران و كلا مردم فرهنگ بالاتر و امروزى دارند اما دولتى كه بر سر كار است نماينده عقب ماندگى و عصر جهالت بشر است. اين رژيم با دنياى امروز و با انسان امروز بيگانه است.

اين رژيم اما توان مقابله با برابرى طلبى و مساوات خواهى زنان را ندارد. رژيمى كه تار موى زن بنيانهايش را ميلرزاند، رژيمى كه پايه هايش را  لباس زن و ظاهر زن متزلزل مى كند، بى شك در دنياى امروز ماندنى نيست. اين رژيم را بويژه زنان به زير خواهند كشيد، آنروز دور نيست.

 

ادامه دارد