مینا احدی: سخني با شما ! ما ميتوانيم سکينه را نجات دهيم!
مینا احدی: امروز از ايران خبر رسيد که حکومت اسلامي ٬ تصميم گيري در مورد مرگ و زندگي سکينه را به روز شنبه ۱۰ ژوئيه موکول کرده است. خبر اعتراضات جهاني و همچنين ارسال هزاران نامه اعتراضي خطاب به مقامات حکومت اسلامي واقعه اي است که وادارشان ميکند٬ در مورد سنگسار سکينه٬ يک بررسي مجدد انجام دهند.
سکينه محمدي آشتياني را به " اتهام" رابطه جنسي خارج از ازدواج دستگير کرده و ميخواهند او را با پرتاب سنگ زجرکش کنند. براي فرزندان او که پنج سال است از راههاي مختلف براي نجات مادرشان تلاش ميکنند٬ وقتي خبر رسيد که همه راههاي قانوني بسته شده و مادرشان هر لحظه ممکنست سنگسار شود٬ راه ديگري نمانده بود بجز دست ياري بسوي مردم دنيا دراز کردن.
و شما مردم آزاديخواه و انساندوست٬ متحدانه به پا خاستيد و در ابعادي گسترده و جهاني به اين حکم اعتراض کرديد.
در مورد سکينه رسانه هاي بسيار مهم بين المللي نوشتند٬ عکس او را در دنيا پخش کردند و نگاهها بيش از پيش به سوي مردم ايران و در عين حال قوانين ظالمانه و ضد انساني و زن ستيزانه حکومت
اسلامي
جلب شد.
تصور کنيد زني را با دو بچه ٬ پنج سال در زندان نگه داشته و جلوي چشم پسرش سجاد به او ۹۹ ضربه شلاق زده اند و اکنون ميخواهند او را سنگسار کنند٬ به چه دليل؟ به " اتهام" اينکه رابطه جنسي خارج از ازدواج داشته است. اين بربريت کامل است و بايد يک پاسخ محکم از دنيا بگيرد.
امروز صبح در بسياري از کشورها٬ روزنامه هاي سراسري به زبانهاي مختلف٬ خبر احتمال سنگسار شدن سکينه را چاپ کرده اند٬ با عکس سکينه و در بسياري موارد اسم مرا هم ذکر کرده اند. منطبق شدن اسم من با اسامي محکومين به اعدام و سنگسار و به نوعي عجين شدن احساسات و عواطف من با احساسات اين قربانيان٬ موقعيت ويژه اي در زندگي من فراهم کرده است.
اين احساس دوگانه را در مورد سکينه هم دارم پيدا ميکنم. آيا از او هم فقط اسمي و شماره تلفني باقي ميماند٬٬ يا اينکه نجاتش ميدهيم؟ دفترچه تلفن من با اسامي زيادي عجين شده است. اسامي کودکان محکوم به اعدام که تلفنهايشان را نوشته ام٬ اسامي محکومين به سنگسار و اسامي کسانيکه اعدام شدند و رفتند... سنگسار شدند و زجر کش اشان کردند...
اين نوشته در حقيقت يک درددل با کساني است که امروز توجه اشان به خبر " احتمال سنگسار شدن يک زن " در ايران جلب شده است. و من نامه هاي فراواني گرفته ام که " آيا در اين دنيا چنين چيزي ممکن است" !!
با من به دنياي کودکان محکوم به اعدام٬ زنان قرباني سنگسار و قوانين وحشيانه اسلامي و به دنيايي بياييد که در آن يک حکومت اسلامي٬ چندين ميليون نفر را به گروگان گرفته و زندگي را بر آنها جهنم کرده است...
هر بار که با کودکان محکوم به اعدام در زندانها حرف ميزنم٬ هر بار که صداي جوان محکوم به اعدامي را مي شنوم که ميگويد " خاله ممکنست همين روزها اعدام شوم..." هر بار که با فرزندان محکومين به اعدام از طريق تلفن٬ آخرين ملاقات با مادرشان را همراهي ميکنم و هر بار که نيمه شبهاي روزهاي سياه چهارشنبه که روز اعدامها در ايران است٬ از خواب بلند شده و همراه خانواده کسانيکه اعدامشان ميکنند٬ گريه ميکنم و آنها را دلداري ميدهم٬ از من قبول کنيد با هر سنگسار شدن يک زن٬ تکه اي از قلبم زير سنگها مدفون ميشود.... با اعدام هر کودکي که صدايش را شنيده و به درد دل او گوش داده ام٬ گوشه اي از قلبم زير خاک مدفون ميشود... و من هم بارها از خودم ميپرسم٬ آيا خواب نمي بينم. آيا اين وقايع در دنياي مدرن و پيشرفته امروز اتفاق مي افتد؟ چرا؟ و مهمتر از آن چه بايد کرد؟
متاسفانه اين اخبار واقعي است. در بخشي از دنيا جنبش اسلامي و اسلام سياسي با سنگسار و اعدام صدها و هزران نفر٬ مردم را ميترساند و حکومت ميکند.. اين کنه واقعه اي است که اتفاق مي افتد.
ولي ما اخبار خوب هم داريم..ما زندگي نازنين فاتحي را نجات داديم٬ افسانه نوروزي ٬ ژيلا ايزدي و همين روزها علي مهين ترابي که در ۱۶ سالگي دستگير شده و منتظر ۱۸ ساله شدن او بودند تا او را به دار بکشند...
امروز براي نجات سکينه مبارزه ميکنيم. براي کسانيکه در جريان اين کمپين بزرگ براي اولين بار اسم کميته عليه اعدام و سنگسار و اسم مرا شنيدند٬ خودم را مختصر معرفي ميکنم.
من مينا احدي هستم و از ايران آمده ام. در ايران دانشجوي پزشکي بودم که خميني و اسلاميها قدرت را گرفتند. به فرمان حکومت اسلامي مبني بر رعايت حجاب گردن نگذاشتم و از دانشگاه اخراج شدم. من به فعاليت عليه قوانين و حکومت اسلامي رو آوردم و يکسال بعد از اخراجم از دانشگاه بدليل فعاليت سياسي ٬ خانه ما مورد حمله پاسداران قرار گرفت و هنگامي که سر کار بودم همسرم و پنج مهمان خانه ما دستگير شدند. چهار مرد و از جمله همسر من يک ماه بعد در سال ۱۹۸۰ اعدام شدند. دو زن دستگير شده را آزاد کردند.
من از همان سالها عليه اعدام و سنگسار فعاليت ميکنم. دفترچه خاطرات من٬ بيوگرافي من و کتابم که در آلمان در سال ۲۰۰۷ منتشر شد به اسم " من از مذهب رويگردانم" فقط زندگي من نيست در همان کتاب سرگذشت ۱۳ نفر محکوم به سنگسار را نوشته ام و سرگذشت کودکان محکوم به اعدام و همچنين زندگي نازنين فاتحي که از اعدام نجات يافت و با دسته گل مردم به استقبال او رفتند و يا زندگي افسانه نوروزي که با تلاشهاي جهاني او را از مرگ نجات داديم و يا زندگي عبدالله فريور معلم جواني از شمال ايران٬ که حکم سنگسارش به اعدام تخفيف يافت و متاسفانه او را کشتند.
در دفترچه تلفن من اين اسامي را به وفور مي بينيد... ماکوان مولودي٬ همجنسگراي ايراني که اعدام شد٬ کبرا رحمانپور٬٬ زن جواني که در يک خانه کار ميکرد و به او تجاوز شده بود ٬به اتهام قتل ميخواهند او را اعدام کنند ٬ شهلا جاهد و يا فرزاد کمانگر فعال سياسي محبوب و معلم دلسوز از کردستان ايران که اخيرا اعدام شد .... مريم ايوبي ... شهلا ... شهناز... حاجيه اسماعيل وند...
هر صفحه اين دفترچه تلفن را که ورق ميزنم ٬ اين اسامي را مي بينم و آهي ميکشم و نميخواهم اين اسامي را خط زده و اضافه کنم... در تاريخ ... در زندان ...سنگسار شد و يا در تاريخ ... در اوين اعدام شد....
من نميخواهم اسامي اين انسانهاي عزيز٬ فعالين سياسي و يا زناني که هيچ کس از آنها حرف نميزند و به اعماق جامعه تعلق دارند٬را از دفتر خودم خط بزنم...و نميخواهم اين اسامي از ذهن جامعه پاک شود. من براي روزي فعاليت ميکنم که اين جنايات مورد بررسي دادگاههاي بين المللي قرار گيرد و مسببين و مسئولين اين جنايات در مقابل دادگاه قرار بگيرند...
امروز که توجه شما به اين جنبش عظيم عليه سنگسار و اعدام جلب شده و از ما ميپرسيد چه بايد بکنيم پاسخ ما اين است: حکومت اسلامي ايران در مورد سکينه روز شنبه ۱۰ جولاي ٬ يک روز قبل از روز جهاني عليه سنگسار ميخواهد تصميم نهايي اش را اعلام کند. براي اينکه حکومت عقب نشيني کند و حکم سنگسار را لغو کند٬ بايد اين اقدامات را انجام دهيم.
به دولتهاي کشور محل اقامت خودتان نامه داده و درخواست کنيد به حکم سنکسار سکينه فورا اعتراض کنند. معمولا اعتراضات بين المللي از سوي دولتها و نهادهاي بين المللي بسيار موثر واقع ميشود. آنها ميتوانند سفير حکومت اسلامي را فراخوانده و فورا و رسما اعتراض کنند. آنها ميتوانند سفارت خانه هاي حکومت اسلامي را ببندند و حکومت آپارتايد جنسيتي را محکوم کنند.
روز يکشنبه ۱۱ جولاي روز جهاني عليه سنگسار است. هر جايي که هستيد با چند نفر به مرکز شهر رفته و در اين روز با يک اقدام مشترک به سنگسار در ايران و در دنيا اعتراض کنيد. با عکس سکينه محمدي آشتياني و شعار نه به سنگسار .ماتريال اين حرکت را از ما دريافت ميکنيد.
با ما تماس بگيريد و ما را در پيشبرد اين کمپين بزرگ همراهي کنيد. تماس با مطبوعات کشور خودتان و فرستادن نامه اعتراضي به سفارت خانه هاي حکومت اسلامي در کشور خودتان و کمک به ترجمه و يا ارسال مطالب به رسانه ها و جمع آوري کمک مالي براي پيشبرد اين اعتراضات گسترده جهاني از اقدامات مهمي است که شما ميتوانيد انجام دهيد و همه اين فعاليتها به ما کمک ميکند٬ جان تعداد بيشتري را نجات دهيم.
دوستان گرامي!
ما و فرزندان سکينه دست بسوي قلبهاي شما دراز کرديم و ديديم که قلب بشريت با ما مي طپد. برخلاف سکوت چندين ساله دولتها٬ شما به ياري مردم ايران آمديد. کمک کنيد سکينه را نجات دهيم.
مينا احدي
۶ ژوئيه ۲۰۱۰