بازگشت به صفحه اصلی                      

علیه تبعیض
سازمان دفاع از حقوق زن در ایران

 

 

 

زهره مهرجو: “باز هم درباره اعدام، این سنت غیر انسانی‌”

 

 

 

این مقاله را تقدیم می‌ کنم به یاد همه قربانیان اعدام در ایران، چه در دوران رژیم کنونی، و چه در دوره شاهنشاهی. افرادی که عمر عزیزشان بیرحمانه کوتاه شد، تا بر عمر فرمانروایان و حکمرانان افزون شود، و چرخه های ظلم و استبداد بی‌ دغدغه بگردد.

مقدمه

این مقاله را بمنظور حمایت از موضع حزب کمونیست کارگری درباره مجازات اعدام، و تاثیری که این موضع بر نقدها و برداشتهای ما از حوادث دنیا، چه از زاویه تاریخی‌ آن در گذشته، و چه در حال و یا آینده، می‌ تواند و می‌بایست داشته باشد، می‌ نویسم. ابتدا می‌ پردازم به شرحی از بخش ذکر شده در برنامه یک دنیای بهتر حزب کمونیست کارگری در مورد مجازات اعدام، و سپس نگاهی‌ خواهم کرد به آمار و اشکال این سنت غیر انسانی‌ در بعضی‌ از کشورها در جهان امروز، و در خاتمه، این نکات را بررسی و از آنها نتیجه گیری خواهم نمود.

(1) محکوم کردن مجازات اعدام بوسیله حزب کمونیست کارگری ایران

حزب کمونیست کارگری ایران اساسا با جنبش مبارزه با اعدام در ایران تداعی می شود. از همان روزهای اول، رهبری و فعالین این حزب اعلام کردند که اعدام را از زاویه درک انسانیشان، یک قتل دولتی برنامه ریزی شده و سنتی جنایتکارانه می دانند. فعالیتهای حزب کمونیست کارگری ایران و کمیته بین المللی مبارزه با اعدام طی چند دهه اخیر بتدریج توانسته گفتمان سیاسی کلیت جامعه ایران را تغییر دهد، و جریانات سیاسی دیگر اپوزسیون نیز، به همراه ملیونها نفر از فعالین داخل ایران، به جنبش مبارزه با اعدام پیوسته اند.

در بخش “موازین اجتماعی و فرهنگی‌ مدرن و پیشرو” از برنامه یک دنیای بهتر – صفحه55 – حزب کمونیست کارگری مجازات اعدام را محکوم، و موضع خود را در برابر این سنت مردود و غیر انسانی‌ به صراحت روشن می‌ کند. عبارت بیان شده در این قسمت، به شرح زیر است:

“مجازات اعدام باید فورا لغو گردد. اعدام یا هر نوع مجازات متضمن تعرض به جسم افراد (نقص عضو، تنبیه بدنی، و غیره) تحت هر شرایطی ممنوع است. همچنین مجازات حبس ابد باید لغو شود.”

این عبارت همچنین، با نشان دادن جایگاه حزب ما از نظر تاریخی‌، پس از عبور از فراز و نشیبهای طولانی و تاریک تحولات در جامعه انسانی‌، کسب آگاهی‌ ها و تجارب ارزشمندی که انسان در مسیر شناخت محیط، طبیعت و جامعه خود تا کنون طی کرده است، آنرا در بالاترین، مدرن ترین و انسانی‌ ترین عرصه ها قرار می‌ دهد، و این حزب را با پوئنی مثبت از سایر احزاب، گروه ها و نظریه های موجود، که جمله در عمل و یا در بیانات خود هنوز مستقیم یا غیر مستقیم از این سنت غیر انسانی‌ دفاع می‌ کنند، جدا می‌ سازد.

واضحا، حزب کمونیست کارگری از اهمیت و حیاتی بودن امر ایستادن در برابر این جنبه فجیع و واپسگرای حاکم بر جهان کنونی واقف است، و می‌ داند که چگونه در بسیاری از کشورهای جهان هنوز از این رسم کثیف و غیرانسانی‌ بر علیه کارگران، توده های زحمتکش و انسانهای آگاه، بعنوان وسیله ای برای کنترل کردن و سکوت آنها در مقابل ظلمها و جنایاتشان، و در جهت استمرار نظام سرمایه، استفاده می‌ شود.

نگاهی‌ به آمار اعدام شدگان در برخی‌ از کشورها که در آنها هنوز این رسم باقی‌ است، بر ما عمق شیوع این سنت غیر انسانی‌ را در جامعه انسانی‌ امروز روشن می‌ سازد.

(2) آمار اعدام شدگان در برخی‌ کشورها

سازمان عفو بین الملل، در گزارش خود در سال 2007 اعلام کرده است که: “در سراسر جهان، هر روزه، زندانیان – مرد، زن و حتی کودکان – با حکم اعدام مواجه می‌ شوند. این سازمان مجازات اعدام را، که علی رغم از بین رفتنش امروزه در بسیاری از کشورها، هنوز در بسیاری از کشورهای دیگر، و بخصوص در کشورهای آسیایی، ادامه دارد، محکوم می‌ کند، و آنرا بیرحمانه، غیرانسانی‌ و پست می‌ شمارد، و بر این عقیده است که این عمل هرگز با هیچ دلیلی‌ قابل قبول نیست.”

بر طبق گزارش همین سازمان، در میان همه کشورهای جهان، چین بیشترین رقم اعدام را به خود اختصاص می‌ دهد. در کشور چین هر ساله چند صد نفر اعدام می‌ شوند. شهروندان چینی‌، در کنار سایر مردم جهان، از رقم واقعی‌ این اعدامها باخبر نیستند، از آنجا که دولت این کشور آنرا جزو اسرار خود می‌ داند. بعنوان نمونه، در سال 2006 دولت این کشور رقم اعدامیها را تنها 1010 نفر اعلام کرده بود، در حالیکه بر طبق اخبار موثق رقم واقعی‌ 8000 نفر بود. شدت کاربرد این مجازات در کشور چین بوسیله مقایسه آن با کشورهای دیگر روشنتر می‌ گردد، مثلا در همان سال، مجموع رقم اعدام شدگان در سایر کشورهای جهان 1591 نفر بود. همچنین، رقم کل اعدام شدگان بین سالهای 1997 – 2001 در کشور چین طبق اخبار موثق، 60000 نفر اعلام شده است.

سازمان عفو بین الملل، همچنان بیان کرده است که هیچ فردی که در چین به اعدام محکوم می‌ شود، از یک محاکمه عادلانه، با استانداردهای بین المللی، برخوردار نمی‌ شود. سیستم قضایی این کشور اصل را بر برائت متهم قرار نمی‌ دهد، و از اسناد بدست آمده در زیر شکنجه استفاده می‌ کند، نیز دسترسی‌ محکوم به وکیل را محدود کرده و آنرا در مرز مداخله سیاسی قرار می‌ دهد.

همچنین، طبق گزارشات رسمی‌ بوسیله سازمان اطلاعات مجازات اعدام از کشور آمریکا، آمار اعدام شدگان از سال 1976 تا کنون در این کشور، 1281 نفر می‌ باشد. از این بین، 1107 نفر بوسیله تزریقات کشنده، 157 نفر از طریق شوک الکتریکی، 11 نفن بوسیله گاز، 3 نفر طناب دار و 3 نفر نیز بوسیله جوخه آتش اعدام شده ا‌ند.

جمهوری اسلامی ایران نیز با مشمول کردن حدود 130 نوع جرم در لیست جرم هایی‌ (بهانه هایی‌) که منجر به اعدام کردن افراد در این کشور می‌ شوند، در رده های اول اعدام در جهان قرار می‌ گیرد. از جمله این جرمها، می‌ توان به موارد زیر اشاره نمود:

جرائم علیه دولت و مذهب. از جمله محاربه با خدا، مفسد فی الارض، ارتداد، کفر گوئی و اظهار نظر علیه مذهب.

جرائم مربوط به اخلال در نظم عمومی و جرائم مربوط به اعتیاد و یا داشتن مواد مخدر.

جرائم جنسی مانند زنا و همجنس گرائی.

کارهائی که تحت قوانین شریعت ممنوع هستند. بعنوان مثال: ادامه دادن به نوشیدن الکل، پس از سه بار محکومیت به همین دلیل. جرائم اخلاقی مانند پخش و توزیع فیلمهای پورنوگرافی.

جمهوری اسلامی ایران، همچنین، تنها دولتی است که هنوز به اعدام کودکان ادامه می دهد.

(3) اعدام "درمان چیست"؟

بررسی‌ آمار اعدام شدگان در جهان امروز، ما را از شدت درجه مورد استفاده واقع شدن این شیوه سرکوب توسط دولتها آگاه می‌ کند. همانطوریکه مشاهده می‌ کنیم، هنوز در قرن بیست و یکم میلادی، پس از دستاوردهای شگرف علمی‌ توسط انسان، علی‌رغم مبارزات پیگیر مردم و آزادیخواهان در نقاط مختلف جهان و به اشکال متفاوت، برای بدست آوردن زندگی‌ بهتر، برای از بین بردن نابرابریها و برای برقراری رفاه و آسایش در دنیا، هنوز حاکمان بسیاری از کشورها، برای برقراری باصطلاح “نظم” از شیوه ای ماقبل تاریخی‌ استفاده می کنند، و عنوان می‌ کنند که با گرفتن جان و زندگی‌ مردم، زندگی‌ کسانی‌ که به قول آنها حیاتشان برای جامعه “مضر” است، در واقع بربریت را در عصر ما همچنان ترویج می‌ نمایند.

در غیر انسانی‌ بودن سنت اعدام بحثی‌ نیست، متاسفانه بسیاری از ما به لطف ایرانی بودنمان، به انواع مختلف، طعم تلخ از دست دادن عزیزانمان را بوسیله اعدام، از اعضای خانواده گرفه، تا دوستان و آشنایان، یا حتی اشخاصی‌ که دورادور آنها را از طریق افکار و بیاناتشان می‌ شناختیم، چشیده ایم. در میان ما، نیز هستند زندانیان سابق سیاسی که در زندانهای جمهوری کثیف اسلامی، برای وادار شدن به اعتراف، به جوخه اعدام برده شده ا‌ند، و در آنجا یکبار، دوبار و یا حتی بیشتر، اعدام دروغین گشته ا‌ند. اینک این افراد اگرچه در میان ما هستند، برخی‌ از آنها، هنوز پس از گذشت سالها نیز، با پیامدهای چنین تجربه ای، دست به گریبانند!..

آری، ما بخوبی می‌ دانیم، و یا بعلاوه از عمق وجود خویش حس می‌ کنیم، که چرا و چگونه سنت اعدام اشتباه و غیر انسانی‌ است. کشتن افراد تنها بدلیل عقیده مخالف آنها با افکار پذیرفته شده در اجتماع و حامی‌ سیستم حاکم، قادر به از بین بردن اندیشه مخالف و یا مخالفت عملی‌ انسانها نیست. همانگونه که مارکس بیان کرده است: “رابطه افراد با محیط، آگاهی‌ آنهاست”. تا هنگامیکه محیط افراد، دربرگیرنده اختلافات طبقاتی است، تا وقتیکه ظلم هست و طبقه محروم وجود دارد، آگاهی‌ بدست آمده از این محیط نیز حضور دارد، و به رو به تکامل و گسترش است. در نتیجه، عمل مخالفت، بعنوان بازتابی از شرایط نامطلوب موجود، همچنان به بودن خویش ادامه خواهد داد.

آیا اعدام کردن جانیان و قاتلان راهگشای مشکلات جامعه بشری است؟ نه، هرگز!.. مگر نه اینست که هنوز پس از قرنها متداول بودن این سنت کهن، انواع جرائم، قتلها و خونریزیها هنوز هم ادامه دارند؟!.. امروزه با در دست داشتن پیشرفتهای علمی‌، پزشکی‌ و روانپزشکی، راهها برای مواجه شدن و درمان افرادی که مرتکب انواع و اقسام جرمهای عادی می‌ شوند وجود دارند. راههای مختلف آموزشی و درمانی برای اینگونه افراد موجودند، و از اینرو، حتی در دنیای نابرابر امروز نیز، می‌ توان با استفاده از این روشها، سطح جرائم عادی را تا حد محسوسی کاهش داد. اگرچه، مسلما تا هنگامیکه شرایط عینی و محیط این افراد تغییر پیدا نکنند، هنوز احتمال ارتکاب جرائم از بین نخواهد رفت. آنچه که کاهش چشمگیر اینگونه جرمها، و سلامت و امنیت جامعه را تضمین خواهد کرد، در واقع از بین بردن دلائل ریشه ای و تغییر شرایط محیطی‌ آنها هستند. اگر ما روزی در جامعه ای زندگی‌ کنیم که در آن فقر و محرومیت از بین رفته ا‌ند، همه از امکانات مادی و اجتماعی مناسبی برخوردارند و زمینه واقعی‌ برای رشد کردن و بهتر شدن را دارند، دیگر دلیلی‌ نیز برای ارتکاب جرمهایی که امروزه شاهدیم وجود نخواهد داشت.

پس نتیجه می‌ گیریم که نه تنها برای مبارزه کردن با جرائم، استفاده مقابل از عمل قتل – اعدام – نمی‌ تواند کارساز باشد، استفاده کردن از این روش برای سرکوب مخالف نیز، کاربردی نخواهد داشت. تاریخ صحت چنین عقیده ای را تا کنون ثابت کرده است. و تاریخ همچنین ثابت کرده است که این سنت غیر انسانی‌ توسط زورگویان و دولتها، در واقع نه برای بهبود جامعه و نفع بشریت در کل، بلکه تنها برای بقای جامعه بوضع موجود، و استمرار حکومت ستمگران استفاده می‌ شود.

(4) کمونیستها و اعدام:

با وجودیکه مارکس در یکی از بیاناتش، مخالفت خود را با اعدام صریحا اعلام کرده بود، متاسفانه سنت کمونیستی، بطور عموم هنوز در طول تاریخ معاصر، نتوانسته بود تکلیفش را با این مجازات ضد انسانی مشخص کند.

درک کمونیزم سنتی اینگونه بود که اعدام را به دو نوع: "انقلابی" و "ضد انقلابی" تقسیم کند. در دوره انقلاب اکتبر و بدست گیری قدرت توسط بلشویکها، متاسفانه تاریخ شاهد بکارگیری این سنت ضد انسانی بنام دیکتاتوری پرولتاریا شد. در انقلابهای دیگر تاریخ معاصر نیز، که بنام کمونیزم یا رهبری کمونیستها، در اروپا، کوبا و در آسیا شکل گرفتند، متاسفانه ملیونها انسان، بنام "اعدام انقلابی" سربنیست شدند.

کمونیزم کارگری در تاریخ معاصر, با تحزب کمونیزم کارگریش در ایران و در بستر تجربه تلخ سرکوب دو حکومت پادشاهی و اسلامی، بالاخره خودش را از چنبره کمونیزم سنتی و حامی مجازات اعدام بیرون کشید، و پرچمدار جنبش مبارزه با اعدام گردید.

برای اولین بار در ادبیات حزب کمونیست کارگری ایران، آزادی انسانها به "آزادی طبقه کارگر" محدود نگردید، و اعدام به "انقلابی" و "ضد انقلابی" تجزیه نشد!.. به مخالفت با مجازات اعدام پرداختیم از این روی که “کشتن انسانها را توهین به انسانیت دانستیم”. نه تنها به این دلیل که ممکنست افراد بیگناه اعدام شوند، بلکه بخاطر اینکه حتی وقتی فردی جنایتکار باشد و اعدامش کنند، صدمه ای که کلیت جامعه از این جنایت برنامه ریزی شده می برد، بسیار بیشتر از "سود دروغینی " است که از حذف زندگی یک جنایتکار متصور است.

توضیح دادیم که مجازات اعدام ، همواره ابزار سرکوب جنبشهای اجتماعی و اعتراضی بوده است. طبقات حاکمه با هر اعدام ، خواسته اند تا قربانیان نابرابریها و فقر و بی فرهنگی را، بعنوان "مقصر" در جوامع نشان دهند، تا ریشه های واقعی‌ جرایم و جنایتها مخفی بمانند. حکومتها با برنامه ریزی حساب شده در نمایش اعدام، خواسته اند تا چهره واقعی‌ خویش را در زیر نقاب "قاضی عادل" پنهان کنند، تنفرها و خشمهای مردم را به جهتی‌ دیگر سوق دهند، و متقابلا حمایت ایشان به خود را نیز جذب نمایند..

مخالفت بی قید و شرط با مجازات اعدام، سرقصل کمونیزم کارگری و وجه ممیزه آن با سایر اشکال کمونیزم بوده است. ایستادن در سکوی مخالفت با مجازات اعدام ، سر فصل مهمی بوده است، که جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی را، با قدمی‌ بزرگ به پیش برد، و گفتمان سیاسی جدیدی را، در تاریخ سیاسی ایران پایه گذاشت.

اما متاسفانه، بدلیل تجربه طولانی و منفی‌ که تا کنون اکثریت جامعه از وعده ها و قولهای دروغین حاکمان داشته ا‌ند، هنگامیکه کمونیستها عقاید انسانی‌ خود را درباره بسیاری از مسائل در جامعه، از جمله مردود کردن حکم اعدام، عنوان می‌ کنند، با ناباوری و انکار آنها مواجه می‌ شوند. مردم غالبا می‌ گویند که: “حاکمان و سیاستمداران همیشه چنین بوده ا‌ند، تا زمانیکه هنوز به قدرت نرسیده ا‌ند، از انسانیت حرف می‌ زنند، از مدافع حقوق انسانها بودن و خواستار برابریها بودن سخن می‌ گویند، اما در هنگام عمل، تفاوتی‌ با همدیگر ندارند..”، و با تجربه های تاریخی‌ که در کشورهای “باصطلاح کمونیست” داشته ایم، همان کشورهایی که با سؤ استفاده کردن از عنوان کمونیسم بزرگترین ضربه ها را به “کمونیسم” واقعی‌ که می‌ بایست بر آورنده خواسته ها و آمال واقعی‌ انسانی باشد، زده ا‌ند، و با اعمال خود همچنین کمونیستهای واقعی‌ را در سخت ترین و باور نکردنی ترین شرایط قرار داده ا‌ند، بنظر من، ما کمونیستها در مبارزه خود برای از بین بردن خیالها و شبهه های واهی مردم درباره کمونیسم‌، موقعیتی خطیر داریم. برای باز گردانیدن اعتماد توده ها به کمونیسم بعنوان علم رهایی طبقه کارگر، و شناساندن آنچه که خود از کمونیسم می‌ دانیم، ما به دریافت شناختی‌ دقیق از تاریخ، و گرفتن مواضعی منطبق بر منطق، و همه جانبه نیاز داریم. ما همچنین وظیفه داریم که در قبال آنچه که امروز در جهان می‌ گذرد، و مواضعی که در برابر جریانات و مسائل گوناگون پیرامون خود می‌ گیریم، احساس مسئولیت نمائیم، و با برخوردهای صحیح و علمی‌ به آنها، در کنار سایر فعالیتهای انقلابی خود، اعتماد سلب شده توده ها را به این ضرورت تاریخی‌، جلب نمائیم.

می‌ بایست به همان چیز هایی‌ که مردم بخاطرشان نسبت به کمونیسم بدبین شده ا‌ند توجه بیشتری کرد. به این منظور، بررسی‌ تاریخ کشورهایی نظیر روسیه، چین، کوبا و کره شمالی، و نقد کردن صریح اشتباهات آنها از جوانب مختلف، بسیار مهم و ضروریست. باید از آنچه که این کمونیست نماهای تاریخ کرده ا‌ند، بروشنی پرده افکند، و آندسته از اعمال آنها را که عملا با مواضع حزب ما در تضاد می‌ باشند، افشا نمود. از موارد مهمی‌ مانند “اعدام”، “دربند کردن” و یا “تبعید” مخالفین و کسانی‌ که تنها بدلیل عنوان کردن مطالبات اقتصادی – اجتماعی خویش به این سرنوشتها دچار می‌ شدند، می‌ بایست بوضوح سخن گفت.

می‌ بایست به این توده های ستمدیده، و به این جمع ناباور و گریزان از واژه “کمونیسم” انسانی‌ بودن و حقانیت آن را عملا، به اثبات رسانید، و برای آنها روشن کرد که می‌ توان اهداف انسانی‌ و درست داشت، اما بدلیل نداشتن شناختی‌ همه جانبه و کافی‌، در عرصه عمل، به بیراهه ها سقوط کرد. باید بیان کرد که برای انسان بودن و مبارز واقعی‌ بودن، تنها داشتن قلبی روشن کافی‌ نیست، اگرچه همیشه “لازم” است. انسان بودن و در سیاست درست عمل کردن، لازمه اش بسیار بیش از این است.

آنچه که مسلم است، به “علم” تکیه کردن و تابع “تغییر” بودن، همان چیزی بود که عالمانی نظیر مارکس، انگلس، داروین، هگل و سایر دانشمندان، هستی‌ خود را از آنها برگرفتند.. و همان چیزی بود که برای جامعه انسانی‌ می‌ خواستند؛ “که راکد نماند”، و بوسیله مشاهده کردن و نقد اشتباهها و کمبودها، راه را برای آینده ای بهتر، بگشاید.

هر قدم ما در این راه، می‌ تواند گام بزرگی‌ باشد در راه پیشبرد اهداف انسانی‌ ما، در راه بدست آوردن آرمانهای والای بشریت، و در راه تحقق سوسیالیسم ..

 


z.mehrjuo@hotmail.co.uk
24 فوریه 2012


منابع دیگر:

یک دنیای بهتر- برنامه حزب کمونیست کارگری:

http://www.wpiran.org/fa/component/content/article/59-introductions/116-abetterworld.html

مجازات اعدام شنیع ترین شکل قتل عمد - مصاحبه خاوران با منصور حکمت:

http://hekmat.public-archive.net/fa/2090fa.html

Capital Punishment, the most deplorable For of Deliberate Murder – Mansour Hekmat:

http://hekmat.public-archive.net/en/2090en.html

اگر من این کار را در ایران می‌ کردم ممکن بود اعدام شوم – مریم نمازی:

http://rowzane.com/fa/annonce-archiev/91-1388-09-09-11-30-19/2594-iwould.html

سازمان عفو بین الملل – مجازات اعدام را پایان دهید:

http://www.amnesty.org.au/adp/comments/2003/

سازمان عفو بین الملل – حقوق بشر در چین:

http://www.amnesty.org.au/china/comments/10960/

سازمان اطلاعات مجازات اعدام:

http://www.deathpenaltyinfo.org/documents/FactSheet.pdf

 

 

بازگشت به صفحه اصلی