مهین علیپور:
سال 2010 سال بیاعتبار شدن کامل جمهوری اسلامی در
سطح بینالمللی” خلاصی”
مبارزات مردم در ایران به سال 2010 معنای خاصی داد
سال 2010 پر از ابهام و نگرانی عمیقی برای دول سرمایه داری در سراسر دنیا بود. ولی
در ایران این سال، سالی پر از مبارزه با شروع یک انقلاب بزرگ با شرکت تمامی اقشار
جامعه برای رهائی و خلاصی از رژیم جمهوری اسلامی بود . این انقلاب از سال 88 شروع
شد و هچون تندبادهای عظیم و شگفتآور بهم پیوست و به طوفانی تبدیل شد که رژیم
جمهوری اسلامی را به نهایت استیصال رساند
همچنان که سال 2010 سالی پر بحران بخصوص از لحاظ اقتصادی برای بسیاری از دول دنیا
بود ولی دنیا نتوانست بی توجه به مبارزات عظیم مردم و بخصوص حضور و مبارزات زنان در
ایران باشد
قتل ندا آقا سلطان و عکسالعملهای متعدد علیه آن در دنیا بصورت اعتراض به
ایران،بحث و نقطه عطف مهمی در حرکتها و مشغله بسیاری از چهرههای مهم سیاسی و حقوق
بشری در دنیا شد . بخاطر مبارزات مردم در ایران بود که دنیا فهمید و برایش جا افتاد
که بسیار غیر انسانی است که سیاستمداران و فعالین حقوق بشری از اینچنین واقعه و
بخصوص مبارزات مردم در ایران بگذرند و حمایت نکنند . نقطه قوت این مبارزات تداخل و
همکاری عرصه های گوناگون این مبارزات در داخل وخارج از کشور بود
بدین سبب بسیاری از دولتها و اشخاص مهم نتوانستند بدون موضع گیری موافق نسبت به
انقلاب مردم در دنیا و موضع مخالف به سرکوبهای وحشیانه مردم در ایران توسط جمهوری
اسلامی در شرایط مختلف ظاهر شوند.
نمونه بسیار مشخص ،حمایتهای مردمی و دولتها در سطح بینالمللی از کمپین نجات سکینه
آشتیانی ، زن محکوم به سنگسار بود. شاخص مهم اوج و عظمت این کمپین برندگی و حقانیت
این کمپین برای جلب حمایتهای میلیونی در سطوح مختلف بوده است
برنام 8.30 تلویزیون جمهوری اسلامی و ادامه این برنامهها و مصاحبههای زیر شکنجه
محکومین این قضیه همگی نشان دهنده ضعف و شکست جمهوری اسلامی توسط این کمپین است که
میخواهدبه ذعم خود آبروی نداشته را زنده کند
آنچه که بعد از مشاهده این تلاشهای مذبوحانه و زبونانه جمهوری اسلامی دستیگر همگان
میشود این است که نه تنها باید به رهبرانی چون مینا احدی تبریک گفت بلکه قانع شد
که باید به این جنبش پیوست و با حمایتهای گوناگون آن را قویتر ، اجتماعی تر و
فراگیر تر کرد.
دنیا و بشریت برای اجرای عدالت به این افراد و اینچنین کمپینها نیاز مبرم دارد این
جنبش متعلق به همان جنبش عظیم اجتماعی برای خلاصی و رهائی از ادامه حکومت جمهوری
اسلامی بعنوان جلادترین رژیم و بیشرم ترین آپارتاید جنسی است.
این جنبش همان انقلابی است که نقطه عطفش ر ا در سال 88 دیدیم . انقلابی که نطفه
هایش بخصوص برای مبارزات زنان با آمدن خمینی و بعد از دادن حکم حجاب اجباری بسته شد
این انقلاب هماکنون جنبشی عظیم علیه رژیم جمهوری اسلامی با کارزارهائی برای دفاع
از حقوق کودکان ، زنان ، کارگران، آزادی بیان ، آزادی زنداانیان سیاسی ، و علیه
اعدام و سنگسار میباشد که شاخص مهم آن حمایتهای بینالمللی از طریق کمپینهای مورد
حمایت گسترده در دنیا از آن میباشد
در فرهنگ و سیاست غالب دنیا از آمریکا ، اروپا و تا ایران با رهبرانی چون خمینی و
تا خامنه ای زنان در روابط سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی فرو دست جایگذاری میشوند. این
دولتهای مدافع سرمایه داری نه تنها زنان را چون اعضای یک طیف زیردست میخواهندو نیاز
دارند بلکه گاها آنها را فربانی سیاستهای شکست خورده خود کرده و تا جائیکه
مجازاتها ی خاص برای آنان ترتیب میدهند . بدینترتیب است که زنان نه تنها بطور
سیسماتیک در عرصه های گوناگون مورد تبعیض قرار میگیرند بلکه قربانیان بیدفاع و
همیشه فابل دسترس نظامهای مدافع طبقات هم میشوند. تا جائیکه تحت حاکمیت یک رژیم
جانی ضد مردم در ایران زن بودن جرم میشود و آنچه نصیب زنان میشود یک جهنم واقعی
برای زندگی است.
از بدو تولد ،یک دختر باید از مرزها و قوانین تعیین شده توسط یک آپارتاید جنسی
تبعیت کرده و انکار و رد آنها دریافت مجازاتها و محرومیتهای گوناگون را بدنبال
دارد
آنچه که قابل تحسین است این است که زنان با داشتن هر سطح سواد ، دانش، تحصیل و
موقعیتهای گوناگون و در هر کجا بطرق گوناگون با این تبعیض میجنگند و آنچه نیاز مبرم
است که این مبارزه باید به جوی جریانی بریزد که یک جنبش عظیم اجتماعی و فراگیر علیه
استثمار و تبعیض زنان را پیام آور باشد.
در سال 2010 ما شاهد مبارزات گسترده زنان در تمامی کشورهائی بودهایم که مذهب و
فرهنگ مرد سالار جهنمی برای آنان ساخته و مبارزات زنان در ایران یک نمونه پیشرو
برای آزادی و برابری بیقید و شرط است که میتواند الگویی مناسب و یک راهگشای عاقلانه
برای جنبش جهانی زنان
باشد. بمصداق آزادی زن معیار آزادی جامعه است ،خواه نا خواه رفع این تبعیض جنسیتی ،
برابری و آزادی جامعه را در بر خواهد داشت ، مبارزات مردم و بخصوص زنان در ایران
،این سال را پر بارتر کرد و ایران و مسائل مردم در ایران، که زاده این رژیم ضد مر
دمی جمهوری اسلامی است را، توی قلب هر انسان آزایخواه و روی میز هر دولتمردی گذاشت
دنیا حمایت بینالمللی را حق مردم در ایران دانست و عظمت و حقانیت این جنبش همگان
را وادار به قبول این حمایت کرد
سال 2010 نقطه عطف انقلاب مردم بود که هرگز خاموش نخواهد شد و امید و تلاش ما در
سال آتی و آینده ،ادامه و اتمام این حرکت برای رسیدن به یک جامعه برابر و مساوی و
بدون قید و شرط برای همگان بدون در نظر گرفتن جنسیت ، پیشینه ، و تعلقات گوناگون و
نابودی جامع طبقاتی در ایران میباشد
مبارزات مردم در ایران به سال 2010 معنای خاصی داد و تلاش ما باید این باشد که سال
2011 را به سالی برای به نتیجه رساندن این مبارزات تبدیل کنیم
با آرزوی رسیدن به این اهداف انسانی در ایران برای رسیدن به یک دنیای بهتر برای
همگان سال جدید را به همگان تبریک میگویم
مهین علیپور
مسئول علیه تبعیض - سازمان دفاع از حقوق زن در ایران
03-01-2011