بازگشت به صفحه اصلی                             

علیه تبعیض
سازمان دفاع از حقوق زن در ایران

 

 

 

 

پیکر دلارا دارابی در باغ رضوان رشت به خاک سپرده شد

 


يكشنبه 3 مه 2009 ـ دوازدهم ارديبهشت ۱۳۸۸
 


بنا به گزارشهاى رسيده از ايران پیکر دلارا دارابی امروزبه خاک سپرده شد.
 


محمد مصطفايي يكى از وكلاى دلارا در نامه ايى نوشت : پیکر دلارا دارابی در حضور صدها نفر از دوستان و آشنایانش، در باغ رضوان به خاک سپرده شد.

خبر اعدام دالارا دارابى در مطبوعات داخلى وبين الملى انعكاس گسترده ايى داشت. روزنامه اعتماد در صفحه نخست نوشت : دل آرا دارابي نقاش متهم به قتل صبح روز جمعه بدون اطلاع وکيل مدافع و خانواده اش در زندان رشت اعدام شد تا پرونده اتهامي وي با وجود پرسش هاي زيادي که هنوز بي پاسخ مانده اند، بسته شود. به گزارش خبرنگار ما حکم اعدام دل آرا در حالي اجرا شد که يک هفته پيش به خانواده اش اطلاع داده بودند رئيس قوه قضائيه براي مدت دو ماه اجراي حکم وي را به تعويق انداخته است اما روز گذشته خبر رسيد دل آرا ساعت شش صبح در زندان مرکزي شهر رشت قصاص شده است. قصاص دل آرا دارابي لحظاتي قبل از اجرا به خانواده اش اطلاع داده شد.

عموي دل آرا در اين باره به خبرنگارروزنامه اعتماد گفت؛ ساعت 30/6 صبح جمعه از زندان با منزل برادرم تماس گرفتند و گفتند قرار است تا لحظاتي ديگر حکم دل آرا اجرا شود. زماني که برادرم با من تماس گرفت، اصلاً نمي توانست حرف بزند چرا که به ما گفته بودند حکم او مطابق دستور رئيس قوه قضائيه براي مدت دو ماه متوقف شده است. لحظاتي بعد سراسيمه خودمان را به مقابل زندان رسانديم. هيچ کس جلوي در زندان نبود. همين طور که داشتيم با نگهبان صحبت مي کرديم تا بتوانيم وارد زندان شويم و حداقل در لحظات آخر دل آرا را ببينيم يا اينکه از اولياي دم بخواهيم از خون اين دختر بگذرند، صداي آژير آمبولانس را از داخل محوطه شنيديم. وي ادامه داد؛ زماني که آمبولانس از محوطه خارج شد، ديديم روي آن نوشته شده؛ «مخصوص پزشکي قانوني».

 

 من و خانواده برادرم مي دانستيم داخل آن جسد برادرزاده 23ساله ام قرار دارد اما پذيرش موضوع براي ما سنگين بود. بالاخره اجازه ورود به محوطه را به ما دادند. به دفتر زندان که رسيديم به ما گفتند حکم اجرا شد و براي گرفتن جسد دل آرا بايد به پزشکي قانوني برويم. کار از کار گذشته بود. ما حتي در لحظه آخر هم نتوانستيم دل آرا را ببينيم. دل آرا حق داشت پدر و مادرش را براي آخرين بار ببيند. وي در مورد اينکه حکم به دل آرا ابلاغ شده بود يا نه، گفت؛ دل آرا پنجشنبه شب با مادرش تماس گرفته و صحبت کرده بود. او به مادرش گفته بود چرا اولياي دم رضايت نمي دهند مگر نه اينکه همه شرايطي که گفته بودند، اجرا کرديم و قرار بود آنها بعد از اجراي اين شرايط اعلام رضايت کنند. دل آرا هم تا پايان شب از اينکه قرار است جمعه اعدام شود، باخبر نبود. او هم مانند ما زماني که براي اجراي حکم پاي چوبه دار رفت، متوجه ماجرا شد. عموي دل آرا در مورد اينکه لحظه اعدام چه اتفاقي افتاد، گفت؛ ما در آنجا نبوديم اما آن طور که به ما گفتند تنها يکي از فرزندان مقتول که در رشت زندگي مي کند، در زمان اجراي حکم در محل حضور داشت. مطابق گفته کساني که زمان اجراي حکم در آنجا بودند، دل آرا از تنها ولي دمي که در آنجا بود مي خواست حکم را اجرا نکند اما فرزند مقتول با بيان اين جمله که خون را با خون مي شوييم، طناب را به گردن دل آرا انداخت و او را قصاص کرد. وي در مورد اينکه چرا حکم در روز تعطيل و بدون اعلام قبلي اجرا شد.» بنا بر اين گزارش 10 روز پيش زماني که خبر اجراي قريب الوقوع حکم دل آرا در روزنامه ها منتشر شد، اولياي دم مقتول نامه يي خطاب به رسانه ها نوشتند و از مظلوميت خودشان سخن گفتند، در ضمن خواستار اين شدند که دل آرا قتل را بپذيرد، وکيلش را عزل کند و نامه يي براي عذرخواهي بنويسد تا آنها از اجراي حکم صرف نظر کنند. به رغم اينکه دل آرا و خانواده اش تمام شرط ها را پذيرفتند و آنها را اجرا کردند، اين حکم صبح ديروز اجرا شد.


 

 

بازگشت به صفحه اصلی